صفحه اصلی
روان در طوفان جنگ
  • 109 بازدید

روان در طوفان جنگ

دکتر زهرا جهانبخشی، آزمایشگاه تروما، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی

به‌نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد

بحران جنگ، یکی از پیچیده‌ترین و دردناک‌ترین تجربه‌های انسانی است که نه‌تنها جان انسان‌ها را تهدید می‌کند، بلکه بنیان‌های امنیت روانی، احساس تعلق و پیوندهای انسانی را نیز در هم می‌شکند. نظریه دلبستگی به ما یادآوری می‌کند که انسان‌ها برای حفظ سلامت روان و تحمل فشارهای محیطی، نیازمند پیوندهایی امن و حمایتگر هستند.

در شرایط جنگ، این پیوندها به‌شدت در معرض تهدید قرار می‌گیرند؛ همین امر موجب فعال شدن سیستم‌های هشدار روانی و بروز واکنش‌های شدیدی می‌شود که گاه افراد را نگران می‌کند. این واکنش‌ها، اگرچه آزاردهنده‌اند، اما از دیدگاه نظریه دلبستگی، تلاشی طبیعی برای حفظ بقا و بازسازی امنیت در شرایط بحرانی هستند‌. نمونه‌هایی از واکنش‌های طبیعی روان در جنگ • گوش‌به‌زنگی مداوم و حساسیت به نشانه‌های خطر: تلاشی برای پیشگیری از تهدیدهای بعدی • بی‌حسی یا کرختی هیجانی: یک مکانیسم محافظتی برای مقابله با درد روانی شدید • وابستگی افراطی به اخبار و اطلاعات: تلاشی برای بازگرداندن حس کنترل • واکنش‌های هیجانی شدید و غیرقابل پیش‌بینی: نشانه‌ای از فشار سیستم عصبی در نبود پناهگاه امن این واکنش‌ها، از نگاه دلبستگی، نه تنها طبیعی‌اند، بلکه بیانگر تلاش روان برای ترمیم امنیت آسیب‌دیده هستند.

راهکارهای تخصصی برای مداخله مؤثر در بحران جنگ مداخلات روانی در شرایط جنگ، فراتر از توصیه‌های کلی و کوتاه‌مدت، باید به بازسازی حس ایمنی و پیوندهای انسانی توجه کنند. برخی از رویکردهای علمی و عملی پیشنهادی عبارت‌اند از: ۱. ایجاد و حفظ پیوندهای حمایتی، حتی در ساده‌ترین شکل‌ها در شرایط جنگ، حتی روابط کوچک—همچون گفت‌وگویی کوتاه، گوش دادن بدون قضاوت، یا همراهی خاموش—می‌توانند به‌عنوان یک پناهگاه روانی مؤثر عمل کنند.

۲. بازسازی روایت‌های شخصی بر مبنای تاب‌آوری جمعی کمک به افراد برای بازنویسی داستان‌های خود با تأکید بر "هم‌بستگی، مقاومت و امید جمعی" می‌تواند حس تعلق را تقویت کند و احساس تنهایی را کاهش دهد. ۳. آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی مبتنی بر دلبستگی این آموزش‌ها شامل شناخت و نام‌گذاری هیجان‌ها، پذیرش آن‌ها به‌عنوان واکنش‌های طبیعی، و تمرین‌های تنفسی که به تنظیم عصب‌زیستی کمک می‌کند.

۴. بازگشت تدریجی به بدن و هیجانات از طریق تکنیک‌های ساده اما مؤثر تمرین‌هایی نظیر آگاهی از حس بدن، گوش دادن به صداهای آرامش‌بخش، و همراهی بدون نیاز به کلام می‌توانند به آرام‌سازی سیستم عصبی و بازسازی تعادل هیجانی کمک کنند. درنتیجه با توجه به اینکه جنگ، با تمام خشونت و ویرانی‌اش، واکنش‌های طبیعی روان را فعال می‌کند. این واکنش‌ها، نه نشانه‌ی ضعف یا آسیب‌پذیری، بلکه بازتابی از تلاش ذهن و بدن برای بقا و بازسازی امنیت‌اند. آنچه در چنین بحران‌هایی بیش از همه اهمیت دارد، احیای پیوندهای انسانی امن است. "هیچ مداخله‌ای در چنین شرایطی، جایگزین قدرت رابطه‌های انسانی نمی‌شود ".

با آرزوی روزهای روشن و آرام برای ایران

افزودن نظرات