مرکز تحقیقات روانشناسی و دین
بحث دین و اعتقادات دینی از دیرباز مورد توجه بوده است و کمتر جامعهای را میتوان یافت که با دین و اعتقادات دینی سروکاری نداشته باشند (داوودی، 1383). اینكه دین به درستی بخش مهمی از زندگی انسانی است، واقعیتی است كه نمیتواند مورد سئوال و تردید قرار گیرد. عمومیت پدیده دین در انسان تا حدی است که برخی از انسانشناسان در تعریف انسان او را به عنوان موجودی "دین ورز" تعریف کرده اند (آذربایجانی، 1382)، به گونهای که دین و اعتقادات دینی عمری به درازی عمر انسان، و گسترهای به پهنای همه فرهنگها و سرزمینها دارد و در طول تاریخ، و در همه فرهنگها و ملتها میتوان دید كه دین نقشی محوری و اساسی در زندگی اعضای جامعه ایفا كرده و میكند، چنانچه آمارها نیز نشان میدهد كه بیش از 90% مردم دنیا به نوعی به دین و خدا معتقد هستند (الیاده، 1374).
دین عمیقا زندگی روزمره مردم را در گستره حیات تحت تاثیر قرار داده و میدهد. از هنگامی که کودکی بهدنیا میآید و در گوش او اذان میگویند و نامی برای او تعیین میکنند تا وقتی که در چارچوب یک مراسم دینی ازدواج میکند، تا زمانی که میمیرد و طی مراسمی دینی او را به خاک میسپارند و برای وی سوگواری میکنند، همگی در جریان مجموعه بزرگی از باورها، آیینها و مراسم دینی انجام میشوند و بدینترتیب است که حضور پررنگ و غیرقابل انکار دین در سراسر زندگی انسان و در هر کجای دنیا را خاطر نشان میکند (مظاهری، پسندیده و صادقی، 1391). در واقع دین در زندگی روزمره شخصی و اجتماعی انسانها نقشی تعیین کننده و هدایت کننده دارد. تحقیقات فراوان نشان داده است که دین بهترین پیشبینیکننده مبرابودن از استعمال مواد مخدر و الکل، درگیر شدن در فعالیتها و روابط جنسی قبل از ازدواج و خارج از ازدواج میباشد (گورساچ، 1988).
علیرغم چنین اهمیت و تاثیر گستردهای چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی بی توجهی عمیق روانشناسی به مساله دین بسیار شگفتآور است. آلپورت (1950، به نقل از كالنینجر، 1996) كه متوجه این مشكل شده بود، نادیده گرفتن وسیع و عمومی دین توسط روانشناسی و فقدان تحقیق و مطالعه درباره آن را به شدت مورد انتقاد و اعتراض قرار داد. البته در آغاز قرن بیستم چهرههای برجسته تاریخ روانشناسی بخش عمده علاقه و توجه روانشناسی خود را روی دین قرار دادند. نامهایی همچون ویلیام جیمز و استانلی هال نه تنها به بنیان گذاری روانشناسی كمك كردند، بلكه علاقه بسیار زیادی به مطالعه روانشناختی دین نیز نشان دادند. در ربع دوم قرن 20، اما، روانشناسی شاهد كاهش سریع توجه به دین در میان روانشناسان بود، از یكسو رفتارگرایی افراطی نسبت به مساله دین كاملا بیتفاوت بود، و از سوی دیگر روانتحلیلگری، دین را به حیطه آسیبشناسی روانی نسبت داده و متعلق میدانست. بدینترتیب تحقیق در خصوص دین از حیطه تحقیقات علمی مهم و قابل توجه كنار گذاشته شد.
همزمان با اعتراضها و فعالیتهای علمی آلپورت در حوزه روانشناسی دین، تقریبا از اواسط دهه 50 میلادی بهبعد شاهد رنسانسی تدریجی در تحقیقات روانشناسی دین بودهایم. این بار روانشناسی با اعتماد بهنفس بیشتری درخصوص علمی بودن روانشناسی، علاقهمندی بیشتری به تحقیقات جدی، درخصوص دین نشان داد و درواقع میتوان گفت روانشناسی تجربی دین را آغاز كرد.
مرکز تحقیقات روانشناسی و دین عملاً فعالیت خود را از نیمه دوم سال 1392 در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی آغاز کرده است. در یکصد و سیزدهمین جلسه شورای دانشگاه به تاریخ 1393/3/13 با درخواست تأسیس مرکز روانشناسی و دین موافقت اصولی به عمل آمده است.
اهم فعالیت های مرکز از ابتدای تأسیس تا به امروز عبارتند از:
همکاران
رديف | نام و نامخانوادگی | آخرین مدرك تحصيلی و مرتبه و پایه علمی | نوع همکاری | محل خدمت فعلی | عنوان گروه پژوهشی پیشنهادی |
---|---|---|---|---|---|
1 | شهریار شهیدی (پژوهشگر شاخص) |
Text | Text | Text | Text |
2 | حسین پورشهریار | Text | Text | Text | Text |
3 | علی زادهمحمدی | Text | Text | Text | Text |
4 | شهلا پاکدامن | Text | Text | Text | Text |
5 | الهام حکیمیراد | Text | Text | Text | Text |
6 | منصورهالسادات صادقی (پژوهشگر شاخص) |
Text | Text | Text | Text |
7 | محمدعلی مظاهری ( رییس مرکز) |
Text | Text | Text | Text |
8 | Text | Text | Text | Text | Text |
9 | Text | Text | Text | Text | Text |
10 | Text | Text | Text | Text | Text |
11 | Text | Text | Text | Text | Text |
12 | Text | Text | Text | Text | Text |
13 | Text | Text | Text | Text | Text |
14 | Text | Text | Text | Text | Text |